مرز نامشخص بین وهم و واقعیت و اصلن اینکه واقعیتی هست؟...همه چیز به طرز تفکر ما بستگی داره... همون طوری که توی خواب خیلی وقتها فکر میکنیم بیداریم ٬ برعکسش هم ممکنه!
مثل همیشه من از کتاب کوندرا لذت بردم... از نوع نوشتن این نویسنده که طرز تفکر دو نفر رو در یک عمل ِ یکسان و به ظاهر ساده به قلم میاره..
این کتاب پر بود از سوء تفاهم . چه قدر گاهی قدرتمندانه توجیه می کنیم همه چیز رو . گفتم که همه چیز به نگاه ما بسته ست و طرز فکر ما.
؛ انسان برای آنکه حافظه اش خوب کار کند ٬ به دوستی نیاز دارد . گذشته را به یاد آوردن ٬آن را همیشه با خود داشتن ٬ شاید شرط لازم برای حفظ آن چیزی ست که تمامیت ِ من ِ آدمی نامیده میشود . برای آنکه ؛من؛ کوچک نگردد برای آنکه حجمش حفظ شود ٬ باید خاطرات را همچون گلهای درون گلدان ٬ آبیاری کرد و این مستلزم تماس ِ منظم با شاهدان ِ گذشته ٬یعنی ؛دوستان؛ است . آنان آینه ی ما هستند ٬ حافظه ی ما هستند . از آنان هیچ خواسته نمی شود ٬ مگر آنکه گاه گاه این اینه را برق اندازند تا بتوانیم خود را در آن ببینیم. ؛
کتاب : هویت
نویسنده: میلان کوندرا
مترجم: پرویز همایون پور
نشر گفتار
نمیدونم چرا می خوام حرفهامو اینجا بنویسم ، نه برای انتشار این که یه نفر دردتو بخونو .
کسایی که منو متهم به نداشتن شعور و فرهنگ می کنن کاش می دونستن شعور یعنی اینکه عمری فقط خوبی کنین و بدی ببینین و هیچی کسی نفهمه
یک سوال..نویسنده ی دیگه ای هست که کاراش شبیه کوندرا باشه؟ من خودم به طور اتفاقی افتادم توی دام کوندرا و مدتیه دارم پشت هم کتاباشو می خونم..خیلی به دغدغه های شخصیم نزدیکه اما نمی تونم تشخیص بدم که افکار من به مرور کوندرایی شده یا آنچه در من هست با تفکرات و تحلیل های اون ارتباط برقرار می کنه!
برای همین دوست دارم کارای یک نویسنده مشابه رو بخونم. میشه راهنماییم کنید؟
سلام
حقیقتش نمیتونم به طور مشخص نویسنده ای رو معرفی کنم. ولی از اونجایی که کارهای کوندرا بیشتر جنبه ی روانکاوانه داره، و درون گراست، میتونم بهتون داستایوفسکی رو پیشنهاد بدم.
مرسی از جوابتون. خیلی خوشحال شدم. به نظرتون با کدوم کتاب داستایوفسکی رو شروع کنم؟
خواهش میکنم
من خودم با "قمار باز" و "همیشه شوهر"ش شروع کردم، ولی به گمانم "جنایت و مکافات" نقطه ی آغاز بهتری باشه:)
خیلی ممنون