تمام زمستان مرا گرم کن(علی خدایی)

مرد گفت: " همه چیز هست. کاغذهایم را هم برداشتم. شما برگردید." پیاده شد و کیفش را برداشت و به طرف در ورودی فرودگاه رفت. از پشت شیشه های سالن انتظار برای آن دو دست تکان داد.

بلیت که تایید شد، به سالن پرواز رفت. تاخیر نداشت. خواست سیگاری بکشد، کبریت نداشت. به موهایش دست کشید. هنوز نم داشتند. صدایی از بلندگو گفت:" مسافرین پرواز شماره 116 از اصفهان به تهران...."

 

 

کتاب: تمام زمستان مرا گرم کن

نویسنده: علی خدایی

نشر مرکز

برنده ی جایزه ی ادبی منتقدان و نویسندگان مطبوعات به عنوان بهترین مجموعه داستان دهه ی گذشته

برنده ی جایزه ی گلشیری به عنوان بهترین مجموعه داستان(1379)

(؟)

نظرات 1 + ارسال نظر
پلی شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:59 ب.ظ

سلام

مرجانی همه اینارو از ارشاد گرفتیدی؟

نه بابا!

می خایشون ؟
بدم بهار بیاره برات؟ یا همش داری درس می خونی تو ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد