این روزهای من با نوشته های بکت ٬سرو روشون مرتب میشه انگار . نثر بکت ٬ نثر مشکلی هست که برای خوندن و فهمیدنش شرایط خاصی لازمه . فکر میکنم باربد گلشیری برای تفسیر این کتاب دچار کچلی شده باشه! هرچند فهمیدن ٬نیمی از سختیه کاره و فهموندن نیم دیگه ای از اون. به هرحال مترجم در نیمه های تفسیر و توضیحاتش شما رو توصیه به خوندن ِ متن اصلی ِ نوشتار می کنه و اعتراف میکنه حتی ترجمه های خودش هم اونطوری که باید مطلب رو نمیرسونه.
در این کتاب ۱۱ نمایشنامه به همراه یک مقدمه ی به نسبت طولانی که حاوی توضیحاتی در مورد نوشته های بکت هست ٬اومده. کتاب رو باید از صفحه ی اولش خوند . بی شک ما هم بعضی از برهه های زندگیمون رو این طوری تجربه میکنیم. مثل بکت .. با این تفاوت که اون قانون رو میشکنه و تا آخر همون طوری میمونه و پافشاری هم میکنه.
نمایشنامه ها حالت دایره وار دارن از یکجا شروع میشن میگردن و میگردن و بعد یکجا خاموش میشن . از هیچ به هیچ.
؛ ... به من بگویید که چه احساس می کنم و من هم میگویم که که هستم٬ آنها به من میگویند که که هستم ٬ من نخواهم فهمید...شاید همین است که احساس می کنم٬بیرونی و درونی و من هم آن میان ٬ من همین ام شاید ٬ چیزی که جهان را دو بخش می کند ٬ یک طرف بیرون و یک طرف درون ٬ شاید به نازکی ِ زرورق باشد ٬ من نه این طرفم و نه آن طرف ٬ من آن میانم ٬ من آن تیغه م ٬ من دو سطح دارم ــ بی ضخامتی ــ شاید همین است که احساس می کنم ٬ خود را که در ارتعاشم ٬ من پرده ی گوشم ٬ یک طرف ذهن ٬ طرف دیگر جهان ٬ من به هیچ یک تعلق ندارم ....؛
؛ ..اندیشیدن فرزند نسیان است..؛
کتاب : یازده نمایشنامه ( نانوشتن)
نویسنده: سموئل بکت
مترجم: باربد گلشیری
انتشارات نیلوفر
سلام خوشحالم که با شما آشنا شدم میشه چند تا رمان معمایی-جنایی به من معرفی کنین یا اسم نویسنده هاییی که تو این ژانر مینویسن..مثل جان گریشام کانن دویل
ممنون
متاسفم!
من کتابای پلیسی جنایی نمیخونم و بالطبع از معرفیشون هم معذورم
من این کتابو نخوندم ولی این یک پاراگرافی که ازش گذاشتین کاملن قابل پیش بینی بود چون بکت یک اگزیستانسیالیسته و تو همه ی کتاباش از پوچی حرف می زنه.
یک جورایی نسخه ی غیر ایرانی صادق هدایت
تو رو دیر خوندم و حسرت میخورم کسانی مثل اریک اشمیت و من الان میشناسم تو تو مترو خوندیش چهار سال پیش